پيام
+
7 سال توي قم بودم و حالا هفته ي ديگه درسم تموم ميشه و بايد برگردم به شهرم... اما هنوز بهونه ي زيادي دارم براي اومدن به قم... بهونه ي پايان نامه! بعد هفت سال به قم و تمام خاطراتش عادت کردم و وابسته شدم! خصوصا به يکي از اساتيد عزيز و مهربونم! دير کشفش کردم اما همين هم غنيمت بود! دلم خيلي براش تنگ ميشه... خيلي خيلي...

2-تنها
94/10/16
حديث-9
اسم خيابان چهارمردان رو به اسم استادم تغيير دادم چون اولين چيزي که با ورود به اين خيابون برام متبادر ميشه اين استاد عزيز, به خاطر يه خاطره ي عجيب و به يادماندني
حديث-9
اصلا يه جورايي قم برام مساوي شده با اين استاد
حديث-9
حالا چه جوري ميخوام دل بکنم و برم خدا ميدونه... استادي که برام هم دوست بود هم ...
حديث-9
بخشي از كتاب بابا لنگ دراز اثر جين وبستر از نامه هاي بابا لنگ دراز به جودي: دو چيز هيچ وقت از ياد آدم نميره: 1- دوستاي خوب، 2- روزهاي خوب. يک چيز هم هيچ وقت از دل آدم نميره: روزهاي خوبي که با دوستاي خوب گذشت.
نگارستان خيال
آخي ...به سلامتي ...انشالله هميشه موفق باشيد ...دل کندن هميشه سخته .
نگارستان خيال
چه عکس نازي...
حديث-9
ممنون عزيزم@};-