پيام
+
دلم يک کلبه مي خواهد..درون جنگل پاييز..به دور از رنگ آدم ها.. من و آواز توکا، من و يک رود، من و يک کلبه ي پر دود، من و چاي ،و کتاب حافظ و خيام..به دور از ننگ،به دور از نام، چه غوغايي،چه بلوايي، بسان برگ،که از شاخه جدا گردد..درون من پر از شورش،پر از فرياد.. درون جنگل پاييز ...

پارسي نامه
94/9/19
محدثه خانوم
چه کم... چيزي مونده نخاد.....بنده خدا دلت=)
حديث-9
:)