• وبلاگ : 
  • يادداشت : قايق راندن به اقيانوس
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ميثم 
    با سلام.
    چون در مقايستون اين کتاب رو بهتر از داستان سيستان دوسته بوديد تشويقم کرد کتاب رو تهيه کنم و بخونمش.
    به نظر من نويسنده بيشتر تو گذشته خودش داره سير مي کنه و بيشتر توصيفاتش از خودش و دوران طلبگيشه . بر عکس اون چيزي که ادعا مي کنه که من مي خوام جزئياتو ببينيم نه کليات ( اول کتاب موقع سوار شدن که نرفت بالا بشينه)اصلا به جزئيات و اطراف خودش دقت نمي کنه و بيشتر دقتش رو گذشتشه و براي اين که زياد از موضوع دور نشه بخش هايي از عين سخنراني حضرت آقا رو آورده !
    به نظرم بهترين جاي کتاب هم همون سخنراني آقا درباره وظيفه طلاب و تذکر بهشون در مورد درجا زدن و عدم پيشرفت مناسب با زمان باشه.البته اون قسمت شطرنجش هم جالب بود!
    چون بيشتر خاطره ها و بحث هاش يا از دوران طلبگيه يا از بنا هاي يزد احتمالا يه طلبه و روحاني يزدي بيشترين ارتباطو با کتاب برقرار کنه.
    اسامي اين قدر زيادن که اگه جمعشون کني تقريبا يک سوم کتاب رو پر مي کنه!
    تشبيهات افراطي و بيش از حد اول کتاب حوصله خواننده رو سر مي بره.
    بر عکس داستان سيستان نوشته هاش بيشتر گزارش نويسيه تا سفر نامه.
    زبان نوشته هاش يه جورايي مخصوص طلبه هاست و من نتونستم زياد با نويسنده ارتباط بر قرار کنم و خودمو جاي نويسنده بذارم.ولي داستان سيستان خودمونيه و جوون پسند تره.
    به نظرم نيمه دوم کتاب خيلي بهتر از نيمه اولش باشه!
    البته اين که يه کتاب خوبه يا بد به سليقه آدم ها بر مي گرده و هر کسي مي تونه سليقه خودشو داشته باشه.

    پاسخ

    سلام ، كتاب سيستان از اونجا كه اولين سفرنامه در خصوص رهبري بود جذابيت خاصي داشت ، آقاي اميرخاني هم توصيفات شگفت انگيزي دارند ! قطعا آقاي سالاري در توصيف صحنه ها مثل آقاي اميرخاني نيستند ! نميدونم كتاباي ديگه در خصوص سفرهاي رهبري رو خونديد يا نه ! كتاباي ديگه يه جورايي با الهام از سيستان نوشته شده اند به خلاف قايق راندن به اقيانوس ! من فكر ميكنم آقاي سالاري از يه زاويه ديگه وارد شد! و شايد همين باعث شده كه در شما اين احساس ها ايجاد بشه ! سيستان يه سفرنامه پر هيجان و تقريبا سرشار از استرس بود و مدام به بحث و جدل خبرنگارها و محافظ ها اشاره داشت و همين ها در خواننده حس هيجان به وجود مي اورد ، طنز اميرخاني هم در موفقيت كتاب اثر زيادي داشت ، اما قايق راندن اون هيجان رو نداشت ولي آرامشي داشت كه خيلي زيباتر از هيجان سيستان بود ! نبايد از اين كتاب انتظار داشت مثل سيستان نوشته شه ! اقاي سالاري روحاني است و آقاي اميرخاني نه ! آقاي اميرخاني جوان و آقاي سالاري مسن هستند ! نگاه ها فرق ميكنه ! به خلاف شما من ارتباط خيلي خوبي با نويسنده برقرار كردم ! شباهت هايي كه بين خودم و نويسنده ميديدم ! من فكر ميكنم استفاده از تشبيهات بسيار به جا و زيبا بود ! و اصلا اون رو افراط نمي دونم !سخنان رهبري هم درست استفاده شده بود و به مستند كردن اثر كمك ميكرد !