وبلاگ :
يادداشت :
اميرخاني بالاي دار ميرود
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
طلبه ضد
متوجه منظور شما ميشوم. ولي من احساس يک ضرورت ديگر کردم که مطلبم مستقيم در مورد اميرخاني نوشته شد؛ اينکه به عنوان يک«شخص» مهم، فکر ميکردم رفتارهايش بايد تحليل شود.شخصي که هواداران مذهبي زيادي دارد. همين به نظرم دليل بود براي اينکه او و رفتارهاي سياسي اش که صبغه ي ديني هم داشتند تحليل شود. آن جمع کثيري که هرچقدر هم کم، باز قطعا تحت تاثير او و تفکراتش هستند. و من فکر ميکردم مجموعه ي رفتارهايش، حرفهاي زيادي در خودشان دارند.
اينکه چقدر موفق بوده ام، اينکه چقدر حرفم درست بوده، بحث ديگري است. الان عرضم اين است که من اين ضرورت را تشخيص داده بودم و براي همين در مورد شخص ايشان نوشته بودم. با اينکه قبل از اين، اگر آرشيوم را نگاه کنيد، ميبينيد که مطلقا در مورد هيچ شخصي ننوشته ام مگر اينکه نکته اي اينگونه باشد. مانند قضيه ي کامران نجف زاده و جوي که در زمان اخراجش از فرانسه راه افتاد. گاهي اوقات بعضي شخصيتها بهانه هستند براي مباحثي عميق تر.
و از همين، فرمايش آقاي محسن را قبول دارم. اينکه ممکن است اشتباه کرده باشم. و البته که تحليل کردن، هميشه تيغي دو لبه است. مهم اين است که روي تحليل و برداشت خودمان تعصب نداشته باشيم و هميشه احتمال اشتباه بودنش را نگه داريم.